آهن ملل
فارکس
فارکس
کد خبر: ۵۹۲۲۰۱

افشاگری سرمربی اسپانیایی درباره ترک ایران؛ هر روز صدای دخترم که گریه می‌کرد را می‌شنیدم

افشاگری سرمربی اسپانیایی درباره ترک ایران؛ هر روز صدای دخترم که گریه می‌کرد را می‌شنیدم
پاکو خمس در گفت‌وگویی دلیل جدایی از تراکتور را فاش کرده است.
۲۰:۲۶ - ۲۵ آبان ۱۴۰۳
وانانیوز|

چندین ماه از جدایی پاکو خمس از تیم فوتبال تراکتور می‌گذرد و سرمربی سابق پرشورها پس از یک دوره استراحت سرانجام هدایت تیم فوتبال دپورتیوو ایبیزا در لیگ دسته سوم اسپانیا را بر عهده گرفته است تا در کشورش مشغول باشد.

 صحبت‌های پاکو خمس با برنامه «ال لارگرو» را درباره جدایی از فوتبال ایران و قبول هدایت تیم دپورتیوو ایبیزا را در ادامه می‌خوانید:

پاکو خمس این گفتگو با مانو کارنیو را با ارزیابی تغییر بزرگ زندگی فوتبالی‌اش پس از ترک ایران و رفتن به ایبیزا آغاز کرد و گفت: فوتبال هیچ‌وقت نمی‌دانی تو را به کجا خواهد برد. زمانی که تصمیم گرفتم ایران را ترک کنم، منتظر یک پروژه جذاب در اسپانیا بودم. از انتظار خسته شدم و آمادئو آمد و دوباره درباره برنامه‌هایش با من صحبت کرد. قصد نداشتم به لیگ سوم اسپانیا بروم، اما اکنون اینجا هستم.

او با خوشحالی اعلام کرد که سرپرستی یک چالش زیبا و متفاوت را به عهده گرفته است. خمس گفت: در دوره‌ای از زندگی‌ام هستم که هرچه دلم بخواهد انجام می‌دهم. هیچ تردیدی ندارم. من در تمام دسته‌ها مربیگری کرده‌ام و آمده‌ام تا تلاش کنم تیم ایبیزا را به دسته بالاتر ببرم. هدف من قهرمانی است، در غیر این صورت نمی‌آمدم.

با وجود مشکلاتی که باعث خروجش از فوتبال ایران شد، خمس آن را با دیدگاهی مثبت به عنوان تجربه‌ای پربار و زیبا توصیف می‌کند. سرمربی سابق تراکتور گفت: سازگاری دشوار است. ما مجبور به فداکاری‌های زیادی شدیم، اما از نظر ورزشی کار خوبی انجام دادیم.

 

افشاگری سرمربی اسپانیایی درباره ترک ایران؛ هر روز صدای دخترم که گریه می‌کرد را می‌شنیدم/ روشن شدن فشفشه‌ها خارق‌العاده اما ترسناک بود!

او با آگاهی از اینکه خروجش به درخواست خودش به دلیل مسائل غیرورزشی صورت گرفت، گفت: هرگز بابت اتفاقات غیرورزشی در ایران ترسی نداشتیم، اما اینکه هر روز تلفن را برداری و صدای گریه دخترت را بشنوی که می‌گوید به اسپانیا برگرد، در نهایت، ذهنت بیشتر در جای دیگری است. برای مدیران تراکتور رضایت به جدایی سخت بود چون از ما بسیار راضی بودند. من احساسات آنها را می‌فهمم، آنها همیشه از ما حمایت کردند و شرایط را برای ما بسیار راحت کردند.

فرهنگ ایران تأثیر عمیقی در این مرحله از زندگی او داشت. او ابتدا به جو ورزشگاه‌ها اشاره کرد و گفت: «ورزشگاه ما در تبریز ظرفیت ۸۰ هزار نفر داشت، اما ۱۰۰ هزار نفر در آنجا حاضر می‌شدند. انواع وسایل مثل فشفشه و لیزرها به داخل آورده می‌شد. وقتی فشفشه‌ها روشن می‌شد، تا جایی پیش می‌رفت که دیگر نمی‌توانستی جمعیت را ببینی. صحنه‌ای خارق‌العاده بود، اما ترسناک. فوتبال در آنجا با شدت و هیجان زیادی زندگی می‌شود.» البته او اضافه کرد که گاهی این هیجان «از کنترل خارج می‌شود.»

 

ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث